غروب یک رویا



من رو دیدن بیخیال داداشم شدن میگن تو رو خدا مارو تو برسون 

میگم بابا سرویس مدرسه اونه نه من فقط وقت های میام که برادر کار دارن

ول کن نیستن که میگن با تو حال میده مدرسه رفتن و برگشتن 

آزفنداک با تو خوش میگذره 

میگم با من چه بودنم من خودم باورم نمیشه 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ادبیات ایران و جهان رایان فایل golddoc jozvehport شرکت افشار BRAND مهندسی برند - مدیریت برند - مشاور برند- مدرس برند عروسک پارچه ای همه چی shologhchata اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها